جنبش اینترنتی وحدت

بر آنیم تا با هم دلی و یکدستی با افراط و الحاد مقابله کنیم

جنبش اینترنتی وحدت

بر آنیم تا با هم دلی و یکدستی با افراط و الحاد مقابله کنیم

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با موضوع «مقاله» ثبت شده است

چهارشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۵۴ ب.ظ

ماهیت تفرقه افکن جیش العدل

چنان چه مطلع هستید گروهی سرباز بیگناه ایرانی در بند تعدادی تندرو هستند. گروهکی که به نام اهل سنت و با ادعای تلاش برای احیای حقوق اهل سنت دست به اسلحه برده است تا حکومت را وادار به خواسته های سیاسی خود کنند.




توجیهات مذهبی-مدنی

ایشان خود را منجی و مدافع حقوق اهل سنت می دانند و بر طبل مسلمانی می کوبند. چنان چه در پرچم خود دو شعار اسلامی لا اله الا الله و محمد رسول الله را درج کرده اند. اما آیا بر طبق سنت پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم و بالاتر از آن قرآن کریم و دستورات الهی آمده است که اگر با حکومتی دشمنی داشتید سربازی که هیچ ربطی به سیاست و حکومت ندارد را بکشید و بچه ده روزه ش را یتیم کنید؟

مطابق کدام حدیث و گفته از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم باید گروگان گیری کرد؟ در کدام کتاب اهل سنت و با توجه به کدام حدیث صحیح می توان توجیه آفرید که برای احقاق حقوق، در حالی که می توان از طریق فشار های مدنی به خواست های خود رسید دست به قتل و خونریزی زد؟

به هیچ وجه توجیه مذهبی و مدنی قابل قبول نیست. هیچ سنی مسلمان وطن پرستی نمی تواند به خاطر فشارهای یک حکومت راضی به کشتن و اسارت مرزبانی شود که برای امنیت او و به اجبار سربازی باید در سخت ترین شرایط و در بدترین نقاط کشور نگهبانی بدهد. در حالی که هیچ دستی هم در فشار های مذهبی ندارد.

واقعیت چیست؟

اگر به درخواست های جیش موسوم به العدل نگاه کنیم به صراحت می گویند که آزادی اسرای مخالفین حکومت بشار اسد را می خواهند. این یعنی به هیچ وجه نگرانی بابت اهل سنت ندارند. نمی گویند آزادی مذهب یا ساختن مسجد و مسائلی از این دست. یعنی دغدغه مشکلات واقعی اهل سنت را ندارند.

باید بدانیم که این گروهک تروریستی، نه سنی است و نه مسلمان. ایشان یک جماعت افراطی خشن هستند با مغز های خشک که فقط و فقط  به دنبال دامن زدن به فضای احساسی و سو استفاده از آن هستند.

حرکت جنایتکارانه ایشان به موازات کاری است که دوستانشان در سوریه می کنند. البته ما به هیچ وجه جانبداری سیاسی از حکومت سوریه نمی کنیم و آن حکومت را تایید نمی کنیم ولی تخریب قبور صحابه و فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم(در حالی که خود پیامبر مقبره دارد)، بریدن سر و پختن آن، کشتن نوزادان بی گناه، عملیات های انتحاری در مناطق شهری لبنان و کشتن زنان و کودکان و . . . مسائلی نیست که بتوان آن ها را جهاد در راه خدا دانست.

این گروگان گیری و جنایت در کنار همان فکری است که در سوریه به جنایت های متعدد پرداخته است. پس نه توجیه مذهبی و نه توجیه مدنی برای کمک به اهل سنت قابل قبول نیست بلکه صرفا عملیات های نظامی برای ضربه به حکومت و تضعیف آن ونیز انتقام از وقایع سوریه است. یعنی کاملا سیاسی.

نتیجه این حرکات خشن چیست؟

وقتی ایشان به صراحت از نام اهل سنت سواستفاده می کنند، اول ضربه آن را سنی ها می خورند. درست است که ایشان حتما راضی به این جنایات نیستند ولی طبیعتا می تواند فضا را برای اهل سنت بدتر کند. حداقل این است که مردم می گویند این ها سنی هستند و حداکثر بهانه به دست شیعیان افراطی حاضر در حکومت می دهد تا فضا را بر اهل سنت تنگ تر کنند. نتیجتا به هر شکل به مساله نگاه کنیم، نتیجه مثبتی عاید مردم منطقه نشده که هیچ اوضاع را بدتر نیز خواهد کرد و به وحدت ضربه می زند. البته خوشبختانه این جنایت و گروگان گیری با سکوت اهل سنت مواجه نشد :

شیخ مولوی عبدالحمید در گفت وگو با خبرنگار ایلنا در مورد اتفاقات رخ داده گفت: پیام ما به سردمداران این گروه این است که کار اشتباه و غلط آنها محکوم است و نباید با احساسات مردم بازی و یا آن را تحریک کنند. اقدام به گروگان گیری به هر دلیلی نادرست است و نباید آن را ادامه داد.

این صحبت ها از امام جمعه اهل سنت زاهدان است. در میان این سکوت سنگین مسوولین حکومتی که شیعه هستند، این کلمات رنگ و بوی خاص خود را دارد. ایشان در ادامه صحبت هایش با اشاره به روی کار آمدن دولت جدید معتقد است که : باید از طریق گفت وگو مشکلات و ادعاهای خود را مطرح و از آن طریق به نتیجه رسید نه اینکه دست به اسلحه برد و مشکلات مردم منطقه را بیشتر کرد. در حال حاضر در کشور فضای گفتمان حاکم شده و حرف همه گروه های موافق و مخالف شنیده و به آن پاسخ مقتضی داده می شود به همین دلیل نباید دست به جنگ زد تا از این طریق به خواسته ها و اهداف خود رسید.

موضع گیری مولوی عبدالحمید نشان از عقلانیت بزرگان اهل سنت دارد که فریب بازی های یک مشت نادان ستمگر را نخورده و هر چند محتاطانه در مقابل آن ها مقاومت می کنند.

از سوی دیگر درست است که گروهک جیش العدل خیلی ساده عمل کرده است ولی بحران افراط گرایی ایشان عید را بر اکثر ایرانیان تلخ کرد. کافی است به صحبت هایی که در دید و بازدید های عید می شود دقت کنیم تا متوجه شویم موضوع اصلی مظلومیت این ۵ سرباز است.

با توجه به سردرگمی و سکوت مسوولین ایران و فرافکنی پاکستانی ها نمیتوان هیچ پیش بینی و احتمال قوی خوب یا بدی برای آینده این سربازان در نظر گرفت. فقط امیدواریم که هر چه زودتر این حرکت افراطی پایان یابد و دیگر شاهد این دست اتفاقات تلخ نباشیم.

۱۱ نظر ۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۵۴
وحدت گرا
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۰۲ ب.ظ

نگاهی کوتاه به وحدت اسلامی

مقصود از وحدت اسلامی چیست؟


مخالفان وحدت برای اینکه از «وحدت اسلامی» مفهومی غیر منطقی و غیر عملی بسازند آن را به نام «وحدت مذهبی» توجیه می کنند تا در قدم اول ،با شکست مواجه گردد. بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی،حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرح مفترقات آن ها- که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی- نیست.

منظور این دانشمندان ،متشکل شدن مسلمین در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان است.(شاید استفاده مقام معظم رهبری ازتعبیر «انسجام اسلامی» به جای «وحدت اسلامی» در چند سال اخیر ،به خاطر تبیین همین موضوع و جواب به شبهاتی بوده که در این زمینه القا می شود.زیرا «انسجام» در لغت به معنای مرتب و منظم بودن است؛بنابراین انسجام اسلامی ،یعنی امت در کنار هم قرار می گیرند.)

از نظر این دانشمندان(موافق وحدت اسلامی) مسلمین مایه وفاق های بسیاری دارند که می تواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. هیچ ضرورتی ایجاب نمی کند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی،صلح و مصالحه ای در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنماید. هم چنان که ایجاب نمی کند مسلمین درباره ی اصول و فروع اختلافی فی ما بین، بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند.

وحدت در دایره اسلام

در این جا این شبهه به وجود می آید که با توجه به معنایی که شما در مورد وحدت و انسجام اسلامی بیان کردید،آیا باید وحدت را به تمام فرق اسلامی مانند ناصبیان، غالیان و حتی فرقه های نو ظهوری همچون وهابیت نسبت داده و آن ها را برادران دینی خود بنامیم؟


در جواب باید گفت منظور از وحدتی که در روایات و سیره اهل بیت «علیهم السلام» استنباط می شود وحدت با گروه هایی است که به نص روایات هنوز در دایره اسلام باقی هستند و اختلاف ما با آن ها در ضروریات و اصول مذهب است،نه درضروریات و اصول دین. اما کسانی که یکی از اصول دین را انکار می کنند مانند غالیان که اصل توحید را انکار می نمایند یا یکی از امور ضروری دین را انکار نموده اند مانند ناصبیان، چنین افرادی از دایره اسلام خارج شده اند و مورد شمول روایات پیش رونیستند.

البتّه در میان احادیث به روایاتى بر مى خوریم که بر اساس آن، اقامه جماعت با غالیان، دشمنان امام على و اهل بیت «علیهم السلام»، (عثمانیه، امویان و ناصبى ها) و منحرفان از توحید اسلامى (نظیر قدریه، مجسمه) و گاهى منحرفان از امامت امامان (اعم از بیرونى و درونی) روا نیست.

امیر المومنین (علیه السلام)طلایه دار وحدت اسلامی


بدون شک نقش امیر المومنین (علیه السلام) در برقراری وحدت اسلامی و جلوگیری از تفرقه و تشتت میان مسلمین از واقعیات مهم تاریخی است که کسی را یارای انکار آن نیست. آن گونه که گفته اند اسلام بقا و ثبوت خویش را بیش از آن که مدیون شمشیرامام علی «علیه السلام» باشد مدیون سکوت و تحمل اوست زیرا شمشیر آن حضرت به منزله ابزاری برای ایجاد قدرت برای اسلام بود ولی سکوت ایشان به منزله بقای اسلام و ثبوت آن تلقی می شد چنان که خود آن حضرت درباره دلایل سکوت خود می فرماید:

«به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشتشان به کفر و تباهی دیننبود،رفتار ما با آنان به گونه ای دیگر بود» ۱

آری وحدت مسلمین آن قدر مهم است که آن حضرت با وجود مصائب سنگین، راه صبر در پیش گرفته و به حفظ اتحاد اسلامی می پردازد. صبری که درباره ی آن فرمودند :

«عاقبت دیدم که بردباری و صبر به عقل و خرد نزدیک تر است و شکیبایی ورزیدم ولی در حالی بودم که خار در چشمم و استخوان در گلویم بود» ۲

همچنان که،قبل از آن که به سوی بصره بروند ایشان در خطبه ای فرمودند:

«با خود اندیشیدم و دیدم که صبر برتر است از به هم زدن وحدت مسلمین و ریخته شدن خونشان،چرا که مردم تازه مسلمان بودند و دین به مشکی می مانست که کمترین سستی آن را تباه و ناتوان ترین مردم آن را وارونه می کردند.» ۳

آری! همه این فداکاری ها و از خود گذشتگی های مولای آزادگان،امیرالمومنین که باعث حفظ وحدت صفوف مسلمین شد و مسلمین نیز همه قوت و قدرت خود را که بود تازه داشتند به جهانیان نشان می دادند، مدیون این وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود بودند. چنان که موفقیت های محیر العقول خود را در سالهای بعد را نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند.

۱- ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه،ج1،ص307

۲-نهج البلاغه،خطبه 3

۳- ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه،ج1،ص308


نام نویسنده محفوظ است


۳ نظر ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۰۲
وحدت گرا